سفر به کیش
من و احسان تصمیم گرفتیم به مناسبت نهمین سالگرد ازدواجمون (18 بهمن) و مهمتر از اون بخاطر دلتنگیمون واسه خاله مهناز و علی آقا و خواهرزاده های عزیزم چند روزی بریم کیش.
روز پنجشنبه 92/11/17 ساعت 14:30 بلیط داشتیم
بعد از حدود دوساعت پرواز به جزیره زیبای کیش رسیدیم
خاله جون و علی آقا و دانیال جون اومده بودن دنبالمون . چند ماهی میشد که همدیگرو ندیده بودیم
بعد از کلی روبوسی و خوشحالی ، قبل از اینکه بریم خونه رفتیم اسکله
اسکله خیلی قشنگ بود مخصوصا مرغای دریایی که گروهی واسه یک ذره غذا یا نون پرواز میکردن
اونروز هوا خیلی سرد بود و اصلا انتظارش رو نداشتیم ولی از روز جمعه هوا خیلی عالی شد.
خاله مهناز و علی آقا این چند روز حسابی زحمت کشیدن و ما هم خوش گذروندیم .
البته بعضی تفریحات و کنسرت ها رو به خاطر پردیس نتونستیم بریم ولی بازم خدا روشکر دخملمون همراهی کرد و اذیت نشدیم. و بالاخره روز سه شنبه 22 بهمن ساعت 13:30 برگشتیم.
از روزی که برگشتیم خیلی بیشتر از قبل دلم واسه خواهر عزیزم و مهربونیاش تنگ میشه.
انشالله خدا حفظشون کنه
حالا میریم سراغ عکسها
شهر حریره (کیش قدیم)
قربونت برم با اون ژست گرفتنت
بازار عربها
ساحل عربها
خاله مهناز یک ناهار خوشمزه درست کرده بود و رفتیم ساحل مرجان و تا عصر اونجا بودیم و قایق و اسکوتر سوار شدیم
(ساحل مرجان)
پردیس بعد از ناهار خوابید و گذاشتیمش پیش علی آقا و ما سه نفری رفتیم پیاده روی
رفتیم اسکوتر گرفتیم همونجا پردیس بیدار شد و سه نفری باهم سوار شدیم. خیلی باحال بود
بعد از ساحل مرجان رفتیم بازار ونوس و اونجا با دوست خوبم و پسر گلش آریا جون قرار گذاشتیم و بچه ها حسابی بازی کردن.
(البته نشد یک عکس درست و حسابی بگیرم ههههه)
دخترم تو تاریکی داره واسه مامانش آشپزی میکنه