پردیسپردیس، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

❤پردیس جون، بهشت مامان و بابا ❤

کودکی درحال سخن با خدا

1391/4/15 22:50
نویسنده : مامان مژده
401 بازدید
اشتراک گذاری
این متن رو در یک سایت خوندم خوشم اومد گفتم تو وبلاگ پردیس جون بذارم.
 
 
 
کودکی درحال سخن با خدا
کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید : می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟
خداوند پاسخ داد از میان بسیاری از فرشتگان من یکی را برای تو در نظر گرفته ام .
او در انتظار تو است و از تو نگهداری می کند.
اما کودک هنوز مطمئن نبود که می خواهد برود یا نه.
کودک گفت: اینجا در بهشت من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی است.
خداوند لبخند زد: فرشته تو برایت آواز خواهد خواندو هر روز به تو لبخند خواهد زد تو عشق او را احساس خواهی کرد.
خداوند او را نوازش کرد وگفت که فرشته تو زیباترین وشیرین ترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد. وبا دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی.
کودک با ناراحتی گفت :وقتی می خواهم با شما صحبت کنم چه کنم؟
خداوند برای این سوال هم پاسخی داشت :فرشته ات دستهایت را کنار هم می گذارد و به تو یاد می دهد چگونه دعا کنی.
کودک سرش را برگرداند وپرسید :شنیده ام در زمین انسان های بد هم زندگی می کنند.
چه کسی از من محافظت میکند؟
فرشته ات از تو محافظت می کند حتی اگر به قیمت جانش تمام شود.
کودک با نگرانی ادامه داد:اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم ناراحت خواهم بود
خداوند لبخند زد و گفت فرشته ات همیشه درباره من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد مرا خواهد آموخت گرچه من همواره در کنار تو خواهم بود
در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد . کودک می دانست که باید به زودی سفرش را آغاز کند.
او به آرامی یک سوال دیگر از خداوندپرسید:خدایا اگر باید همین الان بروم لطفا نام فرشته ام را بگویید.
خداوند شانه او را نوازش کرد و پاسخ داد :نام فرشته ات اهمیتی ندارد به راحتی می توانی او را مادر صدا کنی .......



پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)