فقط 4 روز دیگه مونده !!!
دخترعزیزم تا لحظه دیدارمون فقط چهار روز دیگه مونده وای خدایا ازت ممنونم که تونستیم دو تایی این دوران رو بسلامت طی کنیم.
تمام وجودمو یک حس خاص فرا گرفته هم خوشحالم هم غمگین . خوشحالم واسه اینکه قراره انشاا... دختر گلم رو تو بغلم بگیرم و ببینمش و غمگینم واسه اینکه دوران بارداریم داره تموم میشه و شاید دیگه این خاطرات و روزهای زیبا واسم تکرار نشه ؛
این نه ماه براي من تداعي كننده همه چيزاي خوبه ؛ همه روزهايي كه فكر رشد يه موجود پاك كه در درون من در حاله ريشه گرفتن بود منو شاد می کرد و به من آرامش و اطمينان وصف نشدني ميداد .
گل قشنگم تا چهار روز ديگه بايد از تو در وجودم خداحافظي كنم .
با اينكه همه ميگن فقط از تو دلت مياد تو بغلت ؛ بازم برام سخته ؛ انگار يه تيكه از وجودمو ميخوان ازم بردارن.
كلي تنها ميشم . يه مهمون عزيز داشتم كه ميخواد از پيشم بره .
يعني خالي ميشم ؟
يعني وقتي دست رو دلم ميزارم هيچ تكون و حركتي نيست ؟ هيچي نيست ؟
يعني وقتي از يه موضوعي ناراحت ميشم يهو يه چيزي تو دلم قلمبه و سفت نميشه ؟
يعني وقتي از جلوي آيينه رد ميشم ؛ خودت و خودمو يكجا نمي بينم ؟
يعني ديگه وقت و بي وقت لگدهای ناز و اظهار وجودت رو حس نميكنم .
يعني تمام ؟
دلم خيلي برات تنگ ميشه براي سكسكه هاي نازت ؛ واسه اینکه صبحها دوتایی با هم بریم اداره و کلی کار کنیم؛
واسه رانندگی های دو نفرمون دلم تنگ میشه؛
دلم واسه این حس که به جای یک قلب دو تا قلب داره در وجودم می تپه تنگ میشه .
کل دوران بارداری مملو از حسهای قشنگیه که با همه سختی هاش خدا واسه یک مادر شیرین کرده .
دخترم یکمی باهات درد دل کردم که بدونی اگر گاهی اوقات این روزها بی اختیار اشکام سرازیر میشه دلیلش چیه .
این حس دوگانه رو تا حالا هیچ وقت نداشتم ولی میدونم از اشتیاق دیدن تو بی تاب شدم گل قشنگ زندگیم .
این روزا بیشتر از قبل واسه سلامتیت دعا میکنم فرشته کوچولوی من .