اولین مسافرت پردیس جون

1391/7/8 10:39

نویسنده : مامان مژده

581 بازدید

اشتراک گذاری

ما از سفر برگشتیم

پنجشنبه شب وسایلامونو جمع کردیم و تو ماشین چیدیم و ساعت 9 از خونه راه افتادیم ولی چون خیلی ترافیک بود حدودا ساعت 10 از شهر خارج شدیم و آخر شب رسیدیم بجنورد و رفتیم خونه عموجون علی من البته خودشون مشهد بودن و مامانی اینا چون زودتر رسیده بودن کلید رو گرفته بودن و اونجا بودن، شب رو اونجا خوابیدیم و صبح ساعت 8 راه افتادیم جاده ها خیلی خلوت و خوب بود ناهار رو اکبر جوجه گلوگاه خوردیم و شب حدود ساعت 7 رسیدیم نمک آبرود.

شنبه صبح همگی رفتیم سوار یک بازی به اسم "سورتمه" شدیم وای خیلی با حال بود خیلی هیجانی و شاد بود قربون مامانم بشم که بلیطش رو پس داد و پردیس رو نگه داشت تا من بتونم سوار بشم.

ظهر ناهار رو تو محوطه نمک آبرود بودیم عصر رفتیم دریا . بعد هم همونجا بلال خوردیم.

یکشنبه ظهر هم رفتیم منطقه نمونه گردشگری خورماچال در شهر عباس آباد که واقعا جنگل زیبایی بود و طبیعت بکر و بی نظیری داشت و رودخونه ای که پر از ماهی بود، گویی قطعه ای از بهشت بود تا عصر اونجا بودیم خلاصه تا ظهر سه شنبه نمک آبرود بودیم و بعد رفتیم رامسر.

دو روز رامسر بودیم و تله کابین سوار شدیم که خیلی زیبا بود و یک روز هم رفتیم جنگلهای جنت رودبار و ماهی کبابی خوردیم و پنجشنبه عصر ساعت 3 از رامسر راه افتادیم و شب گرگان خوابیدیم و بالاخره ساعت 9 جمعه شب (91/7/7)رسیدیم به منزل خودمون .

و اما پردیس در سفر

عروسک خوشگلم تو مسافرت دختر خوب و آرومی بود و خیلی هم خوش خنده شده بود وقتی باهاش صحبت می کردیم با صدای بلند می خندید صبح ها هم خیلی زود بیدار میشد و دست به دست می چرخید و به همه صبح بخیر می گفت لبخند خیلی خوب بود که دسته جمعی رفته بودیم مسافرت و همگی در نگهداری از دخترم بهم کمک کردن دست همه درد نکنه .

روزهای آخر سفر دیگه خیلی بغلی شده بود و حاضر نبود حتی بک لحظه پائین بذاریمش این بود که تا خود مشهد تو بغل مامانش بود و حاضر نشد تو کریر بخوابه یا من صندلی عقب مینشستم یا پردیس جلو بود و باید ایستاده نگهش میداشتم چون دوست نداشت خوابیده یا نشسته باشه.

91/7/3 تولد چهارماهگی پردیس رو تو نمک آبرود گرفتیم خیلی خوش گذشت. اینم عکس کیکش البته خودم بخاطر رژیمم نتونسنم یخورم خیلی دلم گرفته بود افسوس